سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سروش آسمانی

یکی از صحنه هایی که شاید خیلی از ماها دیدیم و بی توجه از کنارش گذشتیم صحنه کار کردن استاد بنا و کارگران ساختمونیه .

شاید فکر کنین که چه چیز قابل توجهی تو این صحنه هست که به اون بی توجهی شده ؟

الان عرض می کنم :
کمی دقت کنین و سعی کنین اون صحنه رو به یاد بیارین تا راحت‏تر تجسم کنین و متوجه منظورم بشین .
کنار یه دیواری که تا نصفه بالا اومده اوستا رو داربست ایستاده و مشغول کاره و یه کارگر ساختمونی هم پایین داربست کمکش می‏کنه . کارگر آجرها رو از رو زمین بر می‏داره و هر وقت اوستا دستش خالی شد و آجر قبلی رو که بهش داده بود روی دیوار نیمه کاره گذاشت ، آجر بعدی رو براش بالا می‏اندازه و اوستا اونو می‏گیره و تا درست شدن دیوار این روال ادامه پیدا می‏کنه .

متوجه شدین چی می‏خوام بگم ؟؟!!

.
.
.
.

اون چیزی که تو این صحنه برای من جالب بود و نظرم رو به خودش جلب کرد اینه که تا اوستا دستش خالی نشه و آجر رو کار نذاره ، آجر دیگه‏ای دستش نمی‏دن .
ما هم اگر می‏خواهیم که سیر رسیدن نعمت به دستانمون همیشگی باشه و مدام نعمت تازه‏ای برامون برسه باید نعمتی رو که به ما دادن خرج کنیم و به مقصد برسونیم تا دستمون آماده بشه برای گرفتن نعمت بعدی .

پس تا خرج نکنیم چیزی دستمون نمیاد .


ارسال شده در توسط سروش آسمانی